

فوتبال يک ورزش پر برخورد است و آسيب های كشككی-رانی ممكن است ناشی از ضربه يا استفاده بيش از حد باشد و هر دو نوع آسيب هم در بازيكنان رقابتی و هم در بازيكنان تفريحی اتفاق می افتد.
حركات چرخشی همراه با ضربه به توپ يا برخورد با ساير بازيكنان، زانو را برای آسيب ديدگي حاد مستعد مي كند.
آسيب هاي ضربه ای شايع مفصل كشككي-رانيعبارتند از: دررفتگي يا نيمه دررفتگي حاد كشكک و ندرتاً شكستگي ضربه اي استخواني-غضروفي كشكک.
آسيب هاي ناشي از استفاده بيش از حد زماني رخ می دهد كه سرعت اعمال استرس هاي مكرر بر استخوان و ساختارهاي عضلاني–زردپيي كه به بافت آسيب مي رسانند بيشتر از سرعت ترميم آن ها باشد.
پاتوفيزيولوژي آسيب های كشككی-رانی نامشخص است اما ممكن است با فاكتورهاي متعددي در ارتباط باشند.
تركيبي از فاكتورهای خارجي (مانند اشتباهات تمريني و عوامل محيطي) با فاكتورهای داخلي يا تشريحي (مثل راستاي اندام تحتاني و شلي رباطي) ورزشكاران را در معرض آسيب های استفاده بيش از حد قرار مي دهد.
اختلالات كشككي-راني يك اصطلاح كلي است و به سندرم هايي اطلاق مي شود كه از مكانيسم باز كننده زانو (عضله چهارسرراني، كشكك، زردپي كشككي) و اتصالات بافت هاي نرم اطراف آن ناشي مي شود.
همانطور كه در جاي جاي اين متن خواهيم ديد بهتر است كه بي ثباتي كشككي را از سندرم درد كشككي-راني تفكيك نماييم.
عده زيادي از زنان و مردان، جوانان و كودكان در سطوح تخصصي مختلف در سرتاسر جهان به ورزش فوتبال مشغول اند.
تقريباً ۲۵ ميليون نفر سالانه در اين ورزش شركت مي كنند.
آسيب های فوتبال با افزايش سن شركت كنندگان افزايش مي يابد و عوامل داخلي و خارجي در آن دخيل اند.
اساساً آسيب ورزشي فوتبال ممكن است در هر قسمتي از بدن اتفاق بيفتد اما اندام تحتاني و به خصوص زانو و مچ پا بيشتر در معرض آسيب ديدگي قرار دارند.
بيومكانيک مفصل كشككی-رانی
غضروف مفصلي كشكك ضخيم ترين غضروف در بدن است و از آن جاكه نيروهاي وارد شده بر آن زياد است ضخامت اين غضروف در نواحي مركز كشكك به ۷ ميلي متر مي رسد.
سطح مفصلي كشكك بصورت فاست هايي است كه از نظر اندازه، جهت گيري و بزرگي از فردي به فرد ديگر متفاوت است.
غضروف كشككي-راني شبيه به غضروف مفصلي ساير بخش هاي بدن است و از دو بخش تشكيل شده است، يك بخش از ماده اي دوقطبي كه حاوي مايعي است كه آزادانه جريان دارد و يك بخش قابل نفوذ و سوراخ دار جامد كه به وسيله ي فيبرها تقويت شده است.
اما غضروف كشككي به خصوص در سطحي كه با قرقره متصل مي شود نفوذپذيرتر و نرم تر از ديگر غضروف هاست و فاقد حس مي باشد.
كشكك محل اعمال نيروي عضلات را به فاصله اي دورتر از محور چرخش منتقل مي كند و مزيت مكانيكي عضلات بازكننده را افزايش مي دهد.
حين خم شدن كامل زانو كه كشكك كاملاً در بريدگي بين كونديلي قرار مي گيرد بازوري اهرمي چهارسرراني را فقط ۱۰ درصد افزايش مي دهد.
زماني كه زانو از اين حالت شروع به باز شدن مي كند نقش كشكك تا زاويه ۴۵ درجه خم شدن رو به افزايش است و در اين زاويه بازوي اهرمي را تا ۳۰ درصد افزايش مي دهد.
ديگر عملكرد بيومكانيكال مهم كشكك، انتقال نيروهاي كششي است.
در واقع تقريباً در خم شدن كامل زانو، نيروي كششي در مكانيسم بازكننده نزديك به ۱۵۰ درصد نيروي هايي است كه از مفصل درشت نئي-راني عبور مي كند.
بنابراين بر روي كشكك و كونديل استخوان ران به غضروف مفصلي ضخيم و پهني نياز است كه در برابر اين نيروها مقاومت كند.
كشكك در معرض نيروهاي پيچيده اي قرار دارد و بيشترين سطح تماس كشكك در زاويه ۴۵ درجه خم شدن اتفاق مي افتد كه سه فاست داخلي، خارجي و مركزي كشكك با شيار استخوان راني در تماسند.
وقتي زانو در وضعيت باز شده قرار دارد، كشكك تقريباً تمام نيروهاي انقباضي چهارسرراني را منتقل كرده و به طور اوليه تحت فشار نيروهاي تنشي قرار مي گيرد.
اما در حالت خم شدن سطح خلفي آن بر بخش انتهايي استخوان ران مماس مي شود و تحت نيروهاي فشاري قرار مي گيرد.
مفصل كشككي-راني يكي از اجزاء اسكلتي-عضلاني در بدن است كه تحت فشار نيروهاي بزرگي قرار دارد.
نيروهاي واكنشي مفصلي كه در مفصل كشككي-راني در حين فشار و كشش طي فعاليت هاي روزمره ايجاد مي شود چندين برابر وزن بدن است.
اندازه ي اين نيروها حين فعاليت هايي چون بالا و پايين رفتن از پله ۳/۳ برابر وزن بدن، هنگام اسكات زدن ۶/۷ برابر وزن بدن و حين فعاليت هاي پرشي ۲۰ برابر وزن بدن مي باشد.
در طول يک بازي ۹۰ دقيقه اي فوتباليست ملزم به انجام فعاليت هاي انفجاري مثل پرش، شوت زدن، تكل، چرخش و انقباضات قوي و مداوم جهت حفظ تعادل و كنترل توپ است.
علاوه بر اين فعاليت هاي انفجاري بازيكن در هر بازي تقريباً ۱۰ كيلومتر مي دود.
برای ضربه زدن به توپ، مفصل زانو با سرعت زيادی حركت مي كند كه همراه شدن آن با كاهش شتاب چرخشي مكرر مي تواند استرس شديدی را به غضروف مفصلي كشككي-راني وارد نمايد.
آسيب های كشككی-رانی
به علت شركت در بازي فوتبال زانو در معرض آسيب هاي حاد و استفاده بيش از حد قرار مي گيرد.
دررفتگي، نيمه دررفتگي و يا مشكلات مسير حركتي كشكک ممكن است به ندرت به علت استعداد مكانيكي و همچنين ضربه هاي مستقيم يا غير مستقيم به زانو ايجاد شود.
استفاده بيش از حد يا ريز ضربه های تجمعی مي تواند منجر به اختلالات مفصل كشككي-رانيگردد.
بي ثباتی كشكک
بي ثباتي كشكك به حالتي گفته مي شود كه كشكک در ناودان استخوان راني راستاي طبيعي يا غير طبيعي داشته باشد اما با نيروهاي داخلي يا خارجي دچار دررفتگي شود.
اين بي ثباتي مي تواند از فقدان نيروهاي مقاومت كننده استخواني (از جمله هايپوپلازياي مادرزادي مفصل كشككي-راني)، شلي بافت هاي اطراف مفصل به خاطر ضربه هاي مكرر و يا سندرم شلي بيش از حد (مانند سندرم الرز-دانلوس) ناشي شود.
نيمه دررفتگي در اين مورد به صورت بدراستايي مزمن كاسه زانو به خارج از وضعيت مركزي آن در ناودان قرقره اي و بدون دررفتگي واضح گفته مي شود.
ناتواني ما براي درك و ثبت كامل ارتباط كشككي-راني در تمام قوس دامنه ي حركتي فعال نشان مي دهد كه وجود سندرم درد كشككي-راني بدون مشاهده ي بدراستايي راديوگرافيك ممكن است نشان دهنده ي يك نوع بدراستايي جزئي باشد كه با تكنيك هاي تصوير برداري كنوني قابل شناسايي نيست.
دررفتگی و نيمه دررفتگی ضربه ای
اساساً دررفتگي كشكک بر اثر تغيير ناگهانی جهت حركت حين پريدن يا دويدن اتفاق مي افتد.
هر نيرويي كه باعث چرخش مفصل زانو گردد ممكن است كشكک را از وضعيت طبيعي خود خارج سازد.
همچنين ممكن است اين آسيب در اثر وارد آمدن نيروی مستقيم به زانو ايجاد شود اما در موارد بسيار نادري مشاهده مي شود كه كشكك بر اثر انقباض قوي عضلات چهارسرراني و كشش ناشي از آن دچار دررفتگي مي گردد.
فقط طبق يك مطالعه كه نظر اغلب درمانگرها نيز آن را حمايت مي كند، شيوع دررفتگي هاي كشكك در خانم هاي ورزشكار بيشتر است اما بيشتر مطالعات انجام شده بر روي دررفتگي هاي حاد كشكك نشان داده اند كه مردان در اين زمينه برتري دارند.
تعبير اين يافته ها كمي مشكل است چون بيشتر مطالعاتي كه در مورد دررفتگي هاي حاد كشكك در مردان گزارش شده است، مطالعه شيوع شناسانه نبوده و در زماني انجام شده است كه مردان تعداد بسيار بيشتري از ورزشكاران را تشكيل مي داده اند.
به علاوه مطالعات مختلف دررفتگي ها را بر اساس گسيختگي رباطي و يا مشخصات تشريحي فردي استخوان افراد تقسيم بندي ننموده اند و اين عوامل ممكن است داراي نقش پيشگويي كننده باشند.
بازيكنان جوان نسبت به بازيكنان حرفه اي بيشتر درخطر آسیب های کشککی-رانی همچون دررفتگي و نيمه دررفتگی كشكک قرار دارند چون تمرين كمتر و كنترل عضلاني ضعيف تري دارند و همچنين هايپرتروفي عضله چهارسرراني در حرفه اي ها مشاهده مي شود كه يكي از مهمترين ثبات دهنده هاي فعال مفصل كشككي-راني است.
افزايش زاويه كيو (زاويه بين محور طولي استخوان ران و تنه درشت ني)، هايپوپلاستيك بودن عضله پهن داخلي مايل، ركورواتوم زانو و تفاوتهاي جنسي فاكتورهاي ديگري هستند كه بر دررفتگي كشكك تاثير گذارند ولي به مطالعات بيشتري نياز است تا نقش آن ها روشن گردد.
تشخيص بر اساس يافته هاي باليني و شرح حال بيمار صورت مي گيرد.
ممكن است كشكك به سمت خارج لغزيده و در آن حالت بماند كه در اين صورت زانو قفل شده و بازيكن قادر به راست كردن آن نخواهد بود.
در بيشتر اوقات كشكك خود بخود جااندازي مي شود، اما گاهي هم نياز به جا اندازي دستي دارد.
بازيكناني كه دچار دررفتگي حاد كشكك مي شوند معمولا به حمله هاي بي ثباتي و تندرنس موضعي در طول رتيناكولوم بازكننده داخلي يا برجستگي نزديك كننده ها كه محل اتصال رباط داخلي كشككي-راني است مبتلا مي شوند.
همچنين حين خم شدن زانو در لبه ي محيطي كونديل خارجي ران كه محل تماس كشكك است تندرنس موضعي مشاهده مي شود.
اغلب تورم مفصلي نيز وجود دارد. در بيش از ۲۰ درصد بيماران، در راديوگرافي وجود موش مفصلي استخواني-غضروفي ثانويه به دررفتگي كشكك نشان داده است.
شكستگی استخوانی-غضروفی كشكک
شكستگي استخواني-غضروفي در ۵ درصد از تمام دررفتگي هاي حاد كشكك ديده مي شود.
اين شكستگي معمولاً بيشتر در كنار داخلي كشكك و كمتر در لبه خارجي كونديل خارجي استخوان ران اتفاق مي افتد.
شكستگي استخواني-غضروفي كشكك يا كونديل استخوان ران ممكن است زماني اتفاق بيفتد كه در حالي كه زانو خم مي شود كشكك بر روي كونديل خارجي استخوان ران بلغزد (حين فرود آمدن روي زمين از حالت پرش يا چرخش) و يا مي تواند ثانويه به ضربه ي مستقيم وارده به بخش قدامي زانو ايجاد شود.
در هر دو اين موارد يافته هاي آناتوموپاتولوژيكي نشان دهنده ي جدا شدگي كامل غضروف مفصلي غير كلسيفيه از غضروف كلسيفيه مفصل كشككي-راني است.
در موارد بسيار نادري مشاهده مي شود كه ضربه ي شديد مستقيم به مفصل باعث پارگي كامل كشكك گرديده است كه بايد به كمك راديوگرافي اشعه ايكس ثابت مي شود.
بازيكني كه از شكستگي استخواني-غضروفي رنج مي برد از درد، تورم همراه با كريپتوس و تندرنس در خط مفصلي شكايت دارد.
قبل از جراحي ام.آر.آي مي تواند آسيب غضروفي را نشان دهد.
تصاوير راديوگرافي اشعه ايكس نيز مي توانند قطعه هاي شكستگي استخواني در بخش فوق كشككي را نشان دهد.
در اين موارد لازم است تا به كمك آرتروسكوپي موش هاي مفصلي را خارج نمود و غضروف مفصلي را نيز تا جايي كه به يك لبه ي با ثبات برسد، بريد و خارج نمود.
سندرم درد كشككی-رانی
سندرم درد كشككي-راني به درد مفصل كشككي-راني همراه يا بدون بي ثباتي گفته مي شود كه علت آن ممكن است آسيب سطح زيرين كشكك يا سطوح مفصلي كشككي-راني (شكل ۱)، تغيير هومئوستاز و يا فاكتورهاي شيميايي و عصبي باشد.
در اتيوپاتوژنز اين سندرم فاكتورهاي مختلفي از جمله اضافه بار، استفاده بيش از حد، مشكلات بيومكانيكي و عملكرد نادرست عضلاني شناخته شده اند.
از آن جا كه خم كردن زانو فشار بين كشكك و نقاط تماسي آن با استخوان ران را افزايش مي دهد، اين سندرم اغلب به عنوان آسيب “استفاده بيش از حد” شناخته مي شود. اما اصطلاح “اضافه بار” براي آن مناسبتر است چون اين سندرم مي تواند افراد غير فعال را نيز درگير نمايد.
انتخاب بهترين درمان براي بازيكناني كه به درد كشككي-راني مبتلا هستند براي جراحان به عنوان يك مشكل بزرگ در نظر گرفته مي شود زيرا هنوز يك روش مناسب پيدا نشده است كه بتواند اين مشكل را به طور كامل برطرف نمايد.
فشارهاي مكرر ناشي از تحمل وزن ممكن است يك عامل مؤثر در بروز اين سندرم باشد و خصوصاً از آن جا كه حين حركات پرشي و دويدن نيرويي برابر با ۷ برابر وزن بدن بر زانو وارد مي شود، بنابراين اين عامل مي تواند در بروز اين سندرم نقش فوق العاده اي داشته باشد.
آسيب هاي زانو از جمله ضربه مستقيم به ناحيه ي قدامي زانو نيز يك فاكتور دخيل ديگر در نظر گرفته مي شود.
اگرچه مطالعات زيادي انجام شده است ولي نتوانسته اند يك عامل بيومكانيكي واحد را به عنوان علت اوليه درد كشككي-راني معرفي نمايند و مواردي از قبيل صافي كف پا، پاي تاقديسي، زاويه كيو و مشكلات عضلاني را به عنوان علل بيومكانيكي اين عارضه معرفي مي كنند.
اگر چه تعدادي از محققان در اين موضوع ابهام دارند ولي بسياري از محققان بر اين باورند كه بزرگ بودن زاويه كيو، براي ابتلا به درد كشككي-راني يك عامل مستعد كننده است.
به علاوه اندازه ي طبيعي زاويه كيو از ۲۲-۱۰ درجه متغير مي باشد و اندازه گيري زاويه كيو در يك بيمار از درمانگري به درمانگر ديگر متفاوت است و حتي اندازه زاويه كيو در وضعيت به پشت خوابيده و حالت ايستاده تفاوت دارد.
كندرومالاسي يك فرآيند تخريبي سطوح مفصلي كشكك است.
درد كشكك با اين مشكل ارتباط مستقيمي ندارد اما زماني كه غضروف شروع به نرم شدن كرده و مي شكند، غضروف ديگر قادر نيست فشار را به طور يكنواخت در قسمت خلفي كشكك پخش كند و درد آغاز مي شود.
احتمالاً نزديك ترين علل اتيولوژي كندرومالاسي را مي توان ازدياد فشار يا اصطكاك كشكك حين خم شدن زانو (مثل اسكات زدن) و فشرده شدن كشكك روي تنه استخوان ران حين انقباض چهارسرراني در نظر گرفت.
در فوتباليست ها درجه آسيب وارد شده به غضروف مفصلي حين ورزش به بزرگي استرس هاي فشاري و برشي جذب شده توسط سطوح مفصلي بستگي دارد.
بد راستايي اندام تحتاني، آنتي ورژن استخوان ران، پيچش خارجي درشت ني، واروس درشت ني، زانوپرانتزي يا زانوضربدري، واروس تحت قاپي و چرخش خارجي شديد مچ پا از جمله عواملي هستند كه مكانيسم بازكننده زانو را براي آسيب هاي استفاده بيش از حد مستعد مي سازند.
بنابراين سندرم درد كشككي-راني را مي توان بر اساس وجود يا عدم وجود بدراستايي در راديوگرافي اشعه ايكس محوري تقسيم بندي كرد.
بد راستايي به وجود ارتباط غيرطبيعي بين كشكك و ناودان قرقره اي گفته مي شود كه باعث اعمال نيروهاي غير طبيعي به مفصل كشككي-راني شده و منجر با ايجاد درد مي گردد.
اين شرايط به خصوص در بازيكنان جوان بيشتر ديده مي شوند و اغلب با كاهش توده عضلاني و بي ثباتي كشكك همراه مي باشد.
هم اكنون سندرم درد كشككي-راني بدون وجود بدراستايي راديوگرافيك، شايع ترين نوع اين سندرم در دنيا مي باشد و صعب العلاج ترين آن ها نيز همين نوع است.
علل اختلالات كشككي-راني را مي توان به كمك ارزيابي كلي راستاي اندام تحتاني بازيكن، تحرك كشكك، قدرت و انعطاف پذيري عضلات و ارزيابي درد مفصلي و بافت نرم تشخيص داد.
پزشك مي تواند با جمع بندي اطلاعات حاصل از معاينه، تاريخچه بيمار و تصاوير راديوگرفي (سي تي اسكن، اندازه گيري فاصله ي برجستگي درشت ني تا ناودان قرقره اي به روش سي تي و تصاوير ام.آر.آي) (شكل۲و۳) به تشخيص دقيقي دست يابد.
درمان آسيب های كشككی-رانی
دررفتگی حاد
هنوز در مورد كاربرد و زمان درمان جراحي در دررفتگي حاد اختلاف نظر وجود دارد.
عموماً بعد از ۲ هفته بي حركتي زانو در وضعيت ۳۰ درجه خم شدن در داخل بريس، برنامه توانبخشي براي بهبود قدرت و عملكرد اندام تحتاني آغازمي گردد.
برنامه تقويتي عضله چهارسرراني تحت نظر فیزیوتراپیست (فیزیوتراپی در کرج) براي ورزشكاران مبتلا به مشكلات كشككي-راني به طور عمومي توصيه مي شود.
ابتدا ورزشكار بايد از انجام تمرينات در دامنه دردناك كه به مفصل فشار وارد مي كند خودداري نمايد. تمرينات بايد به آرامي پيشرفت داده شوند.
مزاياي تمرينات زنجيره باز در برابر تمرينات زنجيره بسته هنوز جاي بحث دارد. استينكمپ و همكاران دريافتند كه تمرينات زنجيره بسته باز شدن زانو (پرس پا ) نسبت به زنجيره باز آن، در زاويه ۴۵ درجه خم شده تا بازشدن كامل زانو، در مفصل كشككي-راني نيروي واكنش مفصلي كمتري توليد مي كند.
همانطور كه تمرينات توانبخشي پيشرفت داده مي شود و درد كاهش مي يابد، بازيكن بايد تمرينات اختصاصي ورزشي را در برنامه خود بگنجاند.
در مورادي كه دررفتگي راجعه يا بي ثباتي شديد مشاهده مي شود بايد كشكك را به كمك جراحي تثبيت نمود.
تقويت عضله پهن داخلي مايل (بخشي از عضله چهارسرراني) يا اصلاح راستاي ساختارهاي فوقاني يا تحتاني مفصل، به تنهايي يا به همراه يكديگر، در پيشگيري از دررفتگي خارجي كشكك نقش مهمي دارند.
جديد ترين روش درماني موجود برگرداندن استحكام بافت نرم بخش داخلي زانو به كمك ترميم يا بازسازي رباط كشككي-راني داخلي مي باشد.
اهميت باليني رباط كشككي-راني داخلي در مقالات علمي متعددي به اثبات رسيده است.
اين نويسندگان معتقدند كه اين رباط يك ساختار ضروري است كه بعد از دررفتگي حاد كشكك بايد تنش و طول مناسب آن بازگردانده شود.
سندرم درد كشككی-رانی
درمان اصلي اين عارضه درمان غير جراحي مي باشد.
اين درمان شامل تقويت عضله چهارسرراني به خصوص عضله پهن داخلي مايل است.
امروزه راهكارهاي كلي تري در نظر گرفته مي شود تا به كمك آن ها عملكرد زنجيره كينماتيك اندام تحتاني را بهينه سازند.
اين راهكارها شامل موارد زير است: بهينه سازي قدرت عضلات لگني-راني جهت كمك به كنترل راستاي اندام و چرخش، حفظ تعادل بين قدرت عضلات چهارسرراني و همسترينگ و برقراري تعادل بين بخش هاي مختلف عضله چهارسرراني بخصوص ثبات دهنده هاي پوياي داخلي و خارجي كشكك.
در درمان اين عارضه بايد توجه داشت كه حركت چرخش استخوان ران در عمق كشكك، بايد كنترل شود و اين عمل به طور عمده توسط عضلات لگني-راني و به خصوص عضلات كنترل كننده چرخش ران انجام مي شود.
بنابراين در درمان توانبخشي بر افزايش قدرت عضلات لگني-راني از جمله عضلات بازكننده و نزديك كننده مفصل ران تأكيد مي شود.
به علاوه وضعيت بدني عادتي شايع در افرادي كه دچار اين سندرم هستند از نوع چرخش قدامي يا چرخش نيمه لگن است.
اين وضعيت مي تواند با قرار دادن استخوان ران در چرخش داخلي (حركتي كه با تيلت قدامي لگن همراه است) و قرار دادن عضلات لگني-راني در وضعيت بيومكانيكال غير بهينه، بي ثباتي كشككي-راني را تشديد نمايد.
فعاليت زانو بايد تا حد ممكن محدود شود چون درد كشككي-راني يك سندرم اضافه بار و استفاده بيش از حد محسوب مي شود.
در صورت نياز طي اين دوره بيمار مي تواند برنامه هاي ساده تقويتي را به صورت دوره اي انجام دهد.
اگر بيمار فوتباليستي است كه به ادامه فعاليت ورزشي خود در سطح بالا اصرار دارد، مي توان شنا (كرال سينه ممنوع است) يا تمرينات هوازي غير برخوردي ديگر را به وي پيشنهاد كرد.
يخ ايمن ترين درمان ضد التهابي است اما استفاده مؤثر از آن نيازمند انضباط و نظم مي باشد.
استفاده از يخ براي ۲۰-۱۰ دقيقه، بعد از فعاليت ورزشي مناسب است. در بيماراني كه به سندرم درد كشككي-راني مبتلا هستند استفاده از داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي تأثير چنداني ندارد.
استفاده از جوراب و بريس زانو دربيماران مبتلا به درد كشككي-راني جاي بحث دارد و استفاده از اين وسايل نبايد جايگزين تمرين درماني شود.
بريس هاي كشككي-راني ارزان قيمت اند و براي اين بيماران نيز مناسب اند.
اگر چه مكانيسم عملكرد آن ها مشخص نيست اما به نظر مي رسد كه به كمك اعمال يك نيروي مستقيم رو به داخل، مسير حركت كشكك را بهبود مي بخشند.
دلايل تأثيرگذاري اين وسايل ممكن است به علت تأثير آن ها بر تغيير دماي ناحيه، تغيير بازخورد عصبي- حسي و تغيير جريان خون باشد.
در هر صورت بريس كشككي-راني بايد به همراه برنامه توانبخشي زانو كه شامل تكنيك هاي بهبود قدرت و انعطاف پذيري است، مورد استفاده قرار گيرد.
در ابتدا گزارش شد كه نوار بندي كشكك يا تكنيك نوار بندي مك كانل در كاهش درد كشككي-راني موفقيت آميز بوده است اما بعداً برخي از محققين نتوانستند نتايج مك كانل را تكرار كنند.
اما اكثر فيزيوتراپيست ها معتقدند كه نواربندي يا استفاده از بريس كشكك در درمان بي ثباتي و درد كشككي-راني موثر است.
هدف از درمان جراحي اصلاح بد راستيايي و درمان آسيب غضروف مفصلي مي باشد.
غضروف مفصلي آسيب ديده را مي توان بصورت جزئي ترميم كرد زيرا هنوز نتوانسته اند غضروف مفصلي هيالين طبيعي را بازسازي و جايگزين نمايند.
برداشتن آرتروسكوپيك بافت ها و بريدن غضروف تخريب شده تأثير غير روشني دارد در صورتي كه كندروپلاستي الكتروترمال باعث آسيب گرمايي و تخريب غير قابل برگشت و غير قابل قبول كندروسيت ها مي شود.
در تكنيك ترميمي شكستگي هاي ريز استخواني، بافت فيبروكاتيلاژ توليد مي شود. در تكنيك پيشرفته پيوند كوندروسيت هاي اتولوگ به نظر مي رسد كه سطح آسيب ديده كشكك توسط بافت شبه هياليني دوباره پوشيده مي شود.
نتيجه گيری
شايد زانو درد شايع ترين شكايت ورزشكاران ورزش هاي تماسي باشد.
آسيب های كشككی-رانی به خاطر دو مكانيسم مجزا اتفاق مي افتد.
مكانيسم اول كه شايع تر است ناشي از پديده سايش پوشش مفصلي مي باشد و باعث فيبريلاسيون سطحي مي شود و مي تواند تا زماني كه ساييدگي به استخوان تحت غضروفي برسد، بدون نشانه باقي بماند.
نوع دوم به خاطر گسيختگي ساختار غضروف عمقي در اثر اعمال نيروهاي برشي قوي صورت مي گيرد كه اغلب دردناك بوده و با محدوديت عملكرد همراه است.
آسيب هاي ضربه اي كشككي-راني در تمرينات فوتبال نادر است و بيشتر حين تكل زدن و پرش اتفاق مي افتد.
شيوع اين آسيب ها در بازيكنان نوجوان بيشتر است چون سطح تمرينات آن ها پايين تر است.
آسيب های كشككی-رانی همراه با تغييرات تخريبي در غضروف مفصلي و يا بدون آن، شايع ترين مشكل اضافه بار در بازيكنان جوان يا حرفه اي مي باشد.
در صورت وجود آسيب غضروفي، برداشت آرتروسكوپيك بافت آسيب ديده و تكنيك شكستگي هاي ريز استخواني همراه با برنامه توانبخشي مي تواند باعث بهبود عملكرد ورزشكار شده و مي تواند نيازهاي ورزشي وي را تأمين كند.
اما بايد ورزشكاران را در مورد احتمال انجام تكنيك هاي ديگر در آينده آگاه نمود.
افزايش برنامه تمريني از جمله برنامه هماهنگي و قدرت عضلاني مي تواند باعث كاهش آسيب هاي ضربه اي شود ولي آسيب هاي ناشي از استفاده بيش از حد همچنان با الگوي پيشرونده اي بدون تغيير باقي مي مانند.
در هر صورت تشخيص و درمان آسيب های كشككی-رانی همچنان بصورت يك معماي بزرگ براي متخصصان طب ورزشي و جراحان ارتوپد باقي مانده است.
کلمات مرتبط :
فیزیوتراپی در کرج – بهترین فیزیوتراپی در کرج – کلینیک فیزیوتراپی در کرج – متخصص فیزیوتراپی در کرج – درمان آسيب های كشككی-رانی